برای داشتن زندگی توام با موفقیت، قید این 9 چیز را بزنید!
-
نویسنده: دکتر همام الدین جوادزاده
- نظرات: 4
- بازدید ها: 1306
- تاریخ : 1398/06/09
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که گاهی علیرغم تلاش و کوشش بسیار نتایج مطلوب را بدست نیاورید. نکته اینجاست که برای رسیدن به اهداف و داشتن زندگی توام با موفقیت، تلاش و پشتکار تمام داستان نیست. گاهی علت نرسیدن به موفقیت در حمل کردن بارهای اضافه در کولهبار سفر ماست. در ادامه این مقاله با شما در مورد 9 چیز که برای رسدین به موفقیت در زندگی باید رها کنید سخن خواهم گفت.
1- پافشاری بر بیعیب و نقص بودن را رها کنید.
خیلی از افراد در مسیر دستیابی به رشد شخصی درگیر کمالگرایی و به سبب آن شکست خوردن از خود میشوند. شکست خوردن از خود یعنی این که آنقدر استانداردهای خود برای ارایه کارها را بالا قرار میدهند که داشتن خروجی نهایی را فدای بهینه بودن میکنند. به این ترتیب نه تنها نسبت به افرادی که ایدهآل گرا نیستند عقب میمانند، بلکه عزت نفس خود در توانایی به انجام رسانیدن کارها راهم از دست میدهند. برخی نیز اینگونه میاندیشند که اگر کاری را بدون عیب و نقص انجام دهند، میتوانند جلوی شکستهای احتمالی را بگیرند. باید پیشرفت را به بینقص بودن ترجیح دهید. به واقع گاهی میتوانید با اندکی کم کردن از معیارهای قابل قبول خود، حجم کاری که به انجام میرسانید را به طور چشمگیری افزایش دهید.
کار انجام شده بهتر از کار بینقص است.
2- باور به شانس را فراموش کنید.
شاید بشود گفت که چیزی به نام شانس برای موفقیت وجود دارد؛ اما مهمتر از شانس قدر فرصتها را دانستنن است. در مواجهه با هر پدیدهای بخشی از مولفهها غیرقابل پیشبینی هستند. افراد موفق کسانی نیستند که صرفاً این مولفههای غیر قابل پیشبینی به نفعشان رقم خورده باشد، بلکه افرادی هستند که همیشه آماده بهرهگیری درست از فرصتها بودهاند. نقل قولی از "اولد پرووب" به خوبی تفاوت دیدگاه در مورد شانس را بیان میکند. او میگوید: فرصتها آنهایی هستند که پیدایشان میکنی، نه آنهایی که تو را پیدا میکنند.
بعبارتی نمیتوانید دست روی دست بگذارید تا دنیا یک پکیج بی نقص برای رشد یکباره به شما هدیه کند. در دل تمام عدم قطعیتهای دنیایی که در آن زندگی میکنیم، باید با چشمانی باز و خوشبینی تمام نشانهها را ببینیم. یافتن یک دوست جدید، شنیدن خبری در مورد نوع جدیدی از کسب و کار، بارندگی بیشتر در فصل آبی سال، طرحهای حمایتی دولتی در زمینه موضوعی مورد علاقه شما و... هر کدام میتوانند دری جدید در زندگی شما باز کنند. پس خلق کننده فرصتها باشید.
3- دیدار با افرادی که ذهن مسموم دارند را به قیامت واگذار کنید.
هر ارتباطی که میگیریم و هر سخنی که میشنویم، در خودآگاه و ناخودآگاه ما رد و اثر خود را بر جای میگذارد. درست در سختترین شرایط اقتصادی و حتی در دل بحرانیترین روزها، هستند افرادی که دست از تلاش و امیدواری برنمیدارند. نگاهی به دنیای اطرافتان بیاندازید و ببینید که در طول روز و هفته با چه جنس آدمهایی برخورد و تعامل دارید؟ آیا با کسانی همسخن میشوید که از آنها انرژی و انگیزه میگیرد؟ یا کسانی که با مرور خبرهای منفی و گلایه از اوضاع ذهن شما را سمپاشی میکنند؟ شما در ارتباط گرفتن با آدمها مختار هستید. هر ارتباط و همصحبتیای به نوعی مداربندیهای ذهن شما را تحت تاثیر قرار میدهد. پس تا میتوانید از سیگنالهای منفی و مایوسکنندهی افرادی که ذهن مسموم دارند بر حذر باشید.
4- نقابهای شخصیتی خود را کنار بگذارید.
بسته به شغل، موقعیت اجتماعی، نقشی که در خانواده و جامعه ایفا میکنیم، همه ما گاهی نقابهایی برای شخصیت خود میسازیم و از پشت آن با دنیا ارتباط میگیریم. بعبارتی در موقعیتهای مختلف پشت نقابهایمان مخفی میشویم. شاید در ظاهر داشتن نقاب در ارتباطات اجتماعی دارای کارکردهایی برای ما باشد، اما واقعیت این است که پشت نقاب بودن مانع از بیان احساسات واقعی ما در تعاملاتمان میشود. تعامل عاری از احساسات واقعی، عمق کمتری دارد و برای داشتن زندگی شاد و توام با موفقیت بیش از هر چیزی نیازمند داشتن ارتباطات عمیق و حقیقی با انسانهای دیگر هستیم. جرات این را داشته باشید که خود واقعیتان باشید و احساسات حقیقی خود را در ارتباط با دیگران بیان کنید. حتی اگر بیان این احساسات باعث ناراحتیهایی بشود هم بهتر از این است که ارتباطی بر مبنای خلاف احساسات خود را ادامه دهید.
5- نیاز به دریافت تایید از سایرین را رها کنید.
اگر برای رسیدن به حس رضایت از کارهایی که انجام میدهید به دنبال دریافت تایید از دیگران باشید، همیشه در معرض آسیب رسیدن به عزت نفس هستید. این که در پس زمینه فکرتان نیاز به تایید شدن توسط دیگران وجود داشته باشد، سایهای سنگین بر تمام تصمیمات شما در مورد کارهایتان میاندازد. شما هرگز نمیتوانید به طور تمام و کمال یک موضوع را از دید دیگری ببینید. وقتی برای نتیجه کارتان انتظار و یا نیاز به تایید دیگران را داشته باشید، در طول انجام کار حتی بصورت ناخودآگاه در حال دیدن موضوع از زاویهی دید آن فرد دیگر هستید. اینگونه شانس انجام دادن یک کار عمیق را از دست دادهاید. از این گذشته اگر برای انجام کارهای خود به دنبال حس رضایت درونی باشید و از تشویقهای درونی در نهایی کردن کارهایتان بهره ببرید، احتمال اینکه مورد تحسین دیگران نیز قرار بگیرید بیشتر خواهد بود.
6- آینده را به آینده بسپارید.
منکر این موضوع نیستم که داشتن نگاه به آینده و هدفمند بودن یک ضرورت است. اما عمیقا به این موضوع باور دارم که هر آیندهای خود به شکل "زمان حال" از راه خواهد رسید. همین لحظهای که در حال مطالعه این مقاله هستید خود آینده ایست نسبت به روزهایی که از عمر من و شما سپری شده است و هر روز دیگری هم که فرا برسد تنها بصورت لحظهی حال درک خواهد شد. پس زمانهای حال خود را بجای "اندیشیدنِ صرف" به آینده، به "انجام دادن کاری برای آن" اختصاص دهید. تصمیمها و بویژه کارهایی که در هر کدام از لحظات حال خود انجام میدهید است که آینده را شکل میدهد. پس زمان حال را دریابید و این تنها سرمایهی حقیقی که در دست دارید را غنیمت بشمارید.
7- ترس از "نه" شنیدن را کنار بگذارید.
هیچ چیز در این جهان مطلق و تغییرناپذیر نیست. وقتی "نه" میشنوید، میتوانید آن را به هر شکلی تفسیر کنید. برای من "نه" به معنای "هرگز" نیست. وقتی به درِ بستهای میخورم با خود میگویم "فعلاً نه" یا اینکه " با این روش نه" و سپس به دنبال راهحلهای بعدی میروم. این نوع نگاه در نقاط عطف بزرگی از زندگی نجات بخش من بوده است. در زمانهایی که "نه" های بزرگی شنیدم، به جای پذیرش شکست به دنبال یافتن راه حلی جایگزین گشتم. هر هدفی که در زندگی دارید را دنبال کنید و اگر در طول مسیر نه شنیدید، آنرا بعنوان یک بازخورد در نظر بگیرید و به راه خود ادامه دهید.
8- خوداتکاییِ صرف را ترک کنید.
شما همهی آنچه که برای رسیدن به اهداف خود در زندگی لازم دارید را به تنهایی ندارید و نخواهید داشت. شهامت این را داشته باشید که در زمانهای لازم درخواست کمک کنید. باید بپذیرید که همه چیز را نمیدانید و کمک خواستن یک نقطه ضعف نیست.
9- درگیر رفع نقاط ضعف خود نباشید
در جامعهی امروزی فشار زیادی بر هر کدام از ماها برای بینقص بودن وارد میشود. شبکههای اجتماعی و انواع رسانهها با نمایش دادن بخشهای خاص و انتخاب شدهای از زندگی آدمها، باعث شده است که تمامیت زندگی خود را با قسمتهای به اشتراک گذاشته شده از زندگی دیگران مقایسه کنیم که این فشارهای روحی روانی زیادی را بر ما تحمیل میکند. افراد موفق بیش از آنکه درگیر این دست موضوعات شوند و خود را در مقایسه با دیگران قرار دهند، در وضعیت "پذیرش خود" هستند. پذیرش خود یعنی اینکه تمامیت وجود من دارای خوبیها و بدیهایی است که من را شکل دادهاند. البته نه اینکه نباید برای رفع نقاط ضعف خود کوششی کنید! شما باید نقاط ضعف خود را مدیریت کنید. درگیر شدن در بازی بینقص بودن نتیجهای جز فشار روحی و عدم دوست داشتن خود نخواهد داشت. برای از بین بردن نقاط ضعفتان بایستی تمام تمرکز خود را بر تقویت نقاط قوت خود بگذارید. شما در آنچه استعدادش را دارید میتوانید رشد کنید. خودبخود با بزرگتر شدن نقاط قوت، یکی یکی نقطه ضعفهای شما محو خواهند شد. باید طوری زندگی کنید که تمام طول شبانهوزتان پر باشد از آنچه که برای آن ساخته شدهاید و از انجام دادن آن لذت میبرید. اینگونه دیگر جایی برای نقطه ضعفها باقی نمیماند.