چگونه با روزهای دشوار زندگی روبرو شویم؟
-
نویسنده: دکتر همام الدین جوادزاده
- نظرات: 9
- بازدید ها: 2200
- تاریخ : 1398/10/21
در زندگی هرکدام از ما انسانها روزهایی هستند که فراتر از تاب و توان ما سخت میگذرند. روزهایی که در آن سطح استرسی که تجربه میکنیم آنقدر بالاست که تا عمیقترین لایههای درونمان را به لرزه در میآورد. در واقع این بخشی از سیر طبیعی زندگیست که پر است از بالاها و پایینها. در چنین روزهای دشواری بیش از هر زمان دیگر نیاز به راهنمایی و حمایت خواهیم داشت. طبیعتا در این روزها که در غم از دست دادن گلهای نازنینی از هموطنانمان در سانحه هوایی پرواز 752 بوده و هستیم، حجم اندوه و غم بر قلبهای تک تک ما بسیار است.
به باور من شکل واکنش ما به روزهای سخت است که شخصیت حقیقی ما را عیان میکند. اگر توانایی خود برای گذار از دشواریهای زندگی را بهبود ببخشید، نه تنها خواهید توانست زندگیای شادتر داشته باشید، بلکه در مسیر رشد شخصی خود گامهای بزرگی را برداشتهاید. در ادامه 9 راهکار برای گذار قدرتمند از دشواریهای زندگی را باهم مرور میکنیم.
1- مثبت بمانید
"زندگی آن طور که باید باشد نیست! زندگی همانیست که هست! تنها اینکه چطور خود را با آن وفق میدهید است که تفاوت ایجاد میکند"
شاید بگویید توصیه به اینکه در روزهای سخت مثبت بمانید بنظر خیلی کلیشهای است. اما این نکته را هم در ذهن خود داشته باشید که کلیشهها بر حسب تجربه تبدیل به کلیشه شدهاند. یعنی داشتن ذهنیت مثبت در طول تاریخ و در تجربهی زیستهی انسانهای زیادی برای برون رفت از شرایط سخت کارآ بوده است. البته داشتن ذهنیت مثبت تنها بخش کوچکی از راهکار برای گذار از سختیهاست؛ کوچک اما بسیار مهم.
شرایط زمانی دشوار میشود که بنظر راهی برای برون رفت از آن وجود ندارد. احساس گیر افتادن در وضعیتی که به ظاهر پایانی بر آن نیست. داشتن ذهنیت مثبت به شما کمک میکند که امید برای یافتن راه حل را زنده نگاه دارید. درواقع وقتی مثبت میاندیشید میتوانید علیرغم وضیت موجود، خود را در بهترین موقعیت ممکن در برابر چالشها قرار دهید تا نه تنها احساس قدرت برای عبور از وضعیت موجود را داشته باشید، بلکه در گذار زمان و با نگاه کردن به مشکلات بهعنوان فرصتهایی برای کسب تجربهی زندگی شخصیت خود را قدرتمندتر کنید.
در مواجهه با دشواریها شما دو انتخاب دارید. میتوانید باور داشته باشید که در انتهای این مسیر تاریک نوری در انتظار شماست و یا اینکه مانند موجودی بیپناه به کنجی بخزید و خود را به دست رخدادهای بیرونی بسپارید و نقش یک قربانی را بازی کنید.
گمان نمیکنم هیچ انسانی بر زمین زیسته باشد که روزهای سخت را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس نکرده باشد. پس اشکالی ندارد که گاهی دلسرد شوید یا حتی اشک بریزید. اما در نهایت به هر کدام از این رخدادهای دشوار زندگی به عنوان قطعهای از پازل بزرگ زندگی خود بنگرید که برای کامل شدن به آن نیاز دارید. از دست دادن یک دوست، به مخاطره افتادن موقعیت شغلی، احساس سنگین بیهدفی در زندگی، شرایط اقتصادی دشوار و طاقتفرسا، درگیری لفظی با دیگری .... و بسیاری موارد دیگر میتوانند یک روز خوب را به روزی زهرآگین بدل کنند. پادزهر این شرایط داشتن ذهنیت مثبت و نگاه کردن به شرایط کنونی بعنوان رخدادهایی گذراست که در نهایت به خاطراتی مبهم بدل خواهد شد.
2- خلاقیت به خرج دهید
در برخی موقعیتها واقعا کار خاصی از دست شما برای تغییر دادن وضعیت بر نمیآید و چارهای جز کنار آمدن با آن ندارید. اما خیلی از اوقات این فرصت را دارید که فعالانه برای تغییر موقعیت خود و به طبع آن حس و حالتان دست به کار شوید.
طبیعتا راه حل برون رفت از وضعیت دشوار را با یک نگاه ساده در نخواهید یافت. چراکه اگر اینطور بود هرگز دچار آن وضعیت نمیشدید. اینجاست که باید زاویه دید خود را تغییر دهید و به عبارتی از بیرون جعبه به موضوع نگاه کنید. اصطلاح Think Outside The Box را شاید شنیده باشید. خیلی از اوقات مشکلی که با آن مواجه شدیم راه حلی دارد که بیرون از خود آن قرار دارد. بعنوان مثال ممکن است شما از رونق نداشتن کسب و کارتان پریشان حال باشید و دائما به این بیاندیشید که چرا مشتریان من از هم صنفیهایم کمتر هستند و یا کمتر خرید میکنند. اینجاست که میتوانید با مطالعه در مورد تکنیکهای فروش افراد و شرکتهای موفق نه در صنف خودتان، بلکه در دیگر مشاغل به نکاتی دست پیدا کنید که نجات بخش باشند.
3- ببینید چه درسی از زمانهای سخت زندگی میتوان گرفت
شخصا وقتی در شرایط ناپسند و دشوار قرار میگیرم سعی می کنم همه چیز موضوع را از هم باز کنم و ببینم ابعاد مختلف شرایط چطور باعث رخ دادن آن شده. اینگونه خواهم فهمید که چه چیزی اشتباه رخ داده و چه کاری را میتوانم متفاوت انجام دهم تا در مرتبههای بعدی دچار چنین اوضاعی نشوم. من همیشه در حال یادگیری هستم تا با شناختی که از تجربههای شکست یا پرتلاطم زندگی پیدا میکنم خود را به گونهای در برابر تکرار آنها واکسینه کنم. اینگونه اگر حتی دوباره در شرایط مشابه قرار بگیرم راحتتر خواهم توانست برای تغییر آن کاری بکنم.
به این موضوع هم باور عمیق قلبی دارم که رنجهای زندگی فرصتهایی هستند در لباس مبدل. فرصت برای قویتر شدن و رشد کردن.
4- تغییرش بدهید
موضوعاتی که ما در موردشان نگران هستیم و یا باعث تحمیل فشار روانی به ما میشوند از دو حالت خارج نیستند. یا توان ایجاد تغییر در آن را داریم و یا نه. در مورد هر موضوع چالش برانگیزی دستکم بخشی در آن وجود دارد که ایجاد تغییر در آن در حیطهی توانمندی ماست. استرس و اضطراب در ما زمانی ایجاد میشود که تمرکز ذهن ما بر روی بخشی از موضوع است که ایجاد تغییر در آن از توان ما خارج است. این خارج بودن از توان هم یا به این دلیل است که معادلات بسیار کلان باعث ایجاد آن شده و یا اینکه در زمان حال نمیتوان برای آن کاری انجام داد.
بعنوان مثال فرض کنید در شرایطی قرار گرفتهاید که شرکتی که برای آن کار میکنید به علت رکود تورمی بالا و تحریمهای اقتصادی رو به ورشکستگی رفته و ناچار به تعدیل نیروست. خبر تعدیل نیرو در سازمان دهان به دهان میچرخد و شما هم که نیروی قراردادی هستید و روی حقوق خود برای پرداخت اقساطتان همه جوره حساب باز کردهاید دچار ترسی جانکاه میشوید که نکند همهی معادلات بر هم بخورد و از کار بیکار شوید. در این سناریو شما توانایی متوقف کردن فرایند رکود تورمی و یا برطرف کردن تحریمها را بعنوان معادلات بیرونی ندارید. این احتمال هم وجود دارد که تصمیم برای تعدیل نیرو توسط مدیران منتفی شود؛ یا شاید شما جزو لیست افراد برای حذف از سازمان نباشید. اما کنش شما در روزهای بعد از شنیدن این خبر بسیار تعیین کننده خواهد بود. در چنین وضعیتی باید ببینید که دقیقاً چه چیزهایی را میتوانید به شخصه تغییر دهید تا شانس خود برای حفظ موقعیت شغلی البته از راه درست و صحیح انجام دهید. ( نه به شیوهی خرچنگی)
میتوانید قدر لحظه لحظه فرصتهایی که دارید را بدانید و سریعتر در یک دورهی توانمندسازی جدید شرکت کنید و بر مهارتهای کلیدی خود برای ارزش آفرینی در سازمان بیافزایید. یا اینکه تلاشتان را برای مفید بودن بیش از پیش افزایش دهید. حتی میتوانید تبدیل به یک راهبر درون سازمانی شوید که نه تنها برای رشد خود بیشتر تلاش میکند بلکه فعالانه برای تقویت دوستان و همکاران خود در جهت کمک به شرکت در گذار از شرایط دشوار مایه میگذارد.
5- برای داشته هایتان شکرگذاری کنید.
به هرحال در دل هر سختیای، آسانیهایی هم هست. اگر به تمامیت زندگی خود نگاه کنید خواهید دید که در سختترین روزهای زندگی هم سوژههای بیشماری برای شکرگذار بودن وجود دارند. دست به قلم شوید و درست در اوج دشواریهای زندگی لیست شکرگذاری خود را بنویسید و مرور کنید. یک تمرین خیلی موثر شکرگذاری این است که نامهای خطاب به فردی که بخاطر وجودش در زندگی شکرگذار خدا هستید بنویسید. وقتی کار نوشتن این نامه تمام شد با او تماس بگیرید و آنچه نوشتهاید را برای او بخوانید تا معجزهی شکرگذاری در تبدیل حال بد به حال خوب را با تمام وجود لمس کنید.
وقتی به چیزهای با ارزش بسیاری که در زندگی دارید در کنار دشواریهای آن نگاه میکنید خواهید دید که زندگی هنوز چه بسیار ارزش زیستن دارد.
6- نگاهی به راهی که پیمودهاید بیاندازید.
بسیاری از اوقات نگاه ما به مسیر پیش رو بر اساس وضعیت کنونیست. این نگاه همیشه با تصویرهایی سراسر ابهام و عدم قطعیت همراه است که بر استرس ما خواهد افزود. بایستید و به مسیری که تا به اینجای کار پیمودهاید نظاره کنید. به خود بخاطر هرآنچه که تا کنون انجام دادهاید و هر تصمیمی که تا کنون گرفتهاید احترام بگذارید.
وقتی به خود و تصمیمهای گذشتهتان احترام بگذارید، تحمل و پذیرش وضعیت کنونی سادهتر خواهد شد و با فراغ خاطر بیشتری دست به انتخاب در لحظهی حال برای برون رفت از شرایط موجود خواهید زد.
7- از شبکه روابط صمیمی خود بهرهمند شوید.
بودن در جمع افرادِ درست، یکی از بهترین کارهاییست که در زمانهای مواجهه با سختی میتوانید انجام دهید. افرادی که شما را دوست دارند و دوستشان دارید، روحیهی حمایتگر دارند و با شما صادق هستند بهترین گزینهها برای همدردی هستند. به خاطر ذات اجتماعی ما آدمها، دادن و گرفتن حس دوست داشتن و همدردی همیشه منجر به آرامتر شدن ما میشود. این که بدانید افرادی هستند که قلباً شما را دوست دارند و شادی شما برایشان مهم است، به شما چشمانداز روشن و قوت قلب میبخشد. این نکته را به یاد داشته باشید که در درد و دل کردنها صادق باشید و با افراد صادق و قابل اعتماد از رازهای خود سخن بگویید. امید واهی و غیرواقعی گرفتن از دیگران به شما کمکی نخواهد کرد. اما سخنهای صادقانهی فردی دلسوز که شما را دوست دارد و با شما روراست است به شما بازتابی دقیقتر از وضعیت موجود خواهد داد و خود همسخن شدن با او بار اندوه و استرس را از روی دوش شما تا حدود زیادی سبک خواهد کرد.
اگر در شهری دور از خانوادهی خود کار و زندگی میکنید و بویژه اگر فردی عاطفی هستید میتوانید با تماس تلفنی با یکی از عزیزانتان بار روانی روزهای سختتان را کاهش دهید. بسیاری از افراد را میشناسم که بر این باورند که بایستی اندوه و مصائب را نزد خود نگاه داریم و به سبب این باور غلط علیرغم سختیها به اطرافیان خود چیزی درز نمیدهند. به یاد داشته باشید که در گفتگوهای دردودل گونه علاوه بر حس همدردی که آرامشبخش است شما فرصت بهرهمند شدن از تجربیات و دانستههای دیگران را هم خواهید یافت.
8- با خود مهربان باشید.
برای گذار از دشواریها، بیش از هر کسی این خود شما هستید که باید مراقب خود باشید. یکی از کارهایی که باید برای مراقبت از خود در چنین شرایطی انجام دهید این است که برای رهایی ذهن از تلاطم افکار خود را سرگرم کاری کنید. کفشهای ورزشیتان را پا کنید و برای دقایقی در پارک بدوید، به سالن ورزشی بروید و وزنه بزنید، کتابی جدید را بخوانید، حتی برای دقایقی اندک هم که شده تمرین مراقبه و سکوت کنید... مهم نیست کدام را انتخاب میکنید، فقط کاری کنید که ذهن و جسم شما را مشغول کند.
9- از صمیم قلب ببخشید.
اگر شخصی دیگر در زندگیتان باعث پدید آمدن شرایط دشوار کنونی شده، پاسخ و واکنش معمول به این وضعیت این است که درونتان مملو از خشم و نارضایتی نسبت به او باشد. بگذارید تکلیف این موضوع را بسیار واضح و روشن حل کنیم. شما حامل احساس خود نسبت به دیگران هستید و اگر سرشار از خشم نسبت به دیگری باشید، نخستین کسی که از این احساس آسیب میبیند خودِ خود شما هستید.
وقتی میبخشید در واقع بزرگترین لطف را به خودتان کردهاید. به هر حال آن اتفاق رخ داده است. حال که محتوای لحظهی حال و رخدادهای گذشته را پذیرفتهاید، دیگر حمل کنندهی احساس خشم، نفرت و نارضایتی نسبت به دیگری نیستید. اینگونه به جای متمرکز شدن بر احساسات منفیای که داشتید، نگاهتان را به آینده و امکانات نامحدودی که بعنوان انتخاب برای مسیر پیش رو دارید خواهید دوخت. وقتی میبخشید آزاد میشوید، سبک میشوید.
آرزو دارم که همیشه لبخند بر لب داشته باشید و این مطلب را مفید یافته باشید. شما برای برون رفت از روزهای دشوارر زندگی چه میکنید؟ خوشحال خواهم شد نظراتتان را بخوانم.