آیا شما هم چند پروژه نیمه کاره دارید؟ آیا از دست خوتان عصبانی هستید به دلیل اینکه ایده ها و افکارتان را عملی نکرده اید؟ آیا همیشه شکایت دارید که فردی خوش فکر و ایده پرداز هستید اما نتیجه ای در دست ندارید؟ شاید برایتان سوال پیش آمده که چرا اینطور است! چرا فلان شخص که شاید شما خودتان را باهوش تر و یا خوش فکر از او می دانید الان در مسیر رشد قرار گرفته و فاصله زیادی تا رسیدن به موفقیت ندارد اما شما هنوز....

در این مقاله قصد داریم در مورد یک ویژگی مهم صحبت کنیم که شاید پاسخ سوال ذهن شما هم باشد!

موشن (برنامه ریزی، جنب و جوش، ایده پردازی) و یا اکشن (اقدام و عمل)؟

شما موشن هستید و یا اکشن؟ زمانی که شما موشن هستید یعنی مدام در حال بررسی وضعیت، برنامه ریزی برای آن و یا حتی یادگیری می باشید که خوب بسیار عالیست و لازمه موفقیت هم هستند اما مشکل آنجاست که گاهاً با همه این تلاش ها هیچ وقت چیزی در دست ندارید و به نتیجه نمی رسید و ماحصل کار خود را نمی بینید و دستتان خالیست. در مقابل ممکن است فردی خیلی کمتر از شما ایده پردازی و برنامه ریزی کند اما، عملگرا باشد. در این صورت حتی به میزان کم هم که شده چیزی برای عرضه دارد! پس یادتان باشد موشن بودن خوب است، اما موشن محض بودن است که شما را از دسیابی به اهداف و رسیدن به موفقیت باز می دارد.

مثلاً اگر کاهش وزن را به عنوان یک هدف در نظر بگیرید، موشنی عمل کردن یعنی اینکه بعد از گذشته هفته ها و ماه ها هنوز درگیر پیدا کردن یک باشگاه خوب، برنامه ریزی برای رفتن با دوستانتان به پیاده روی و یا حتی خواندن کتابهای مفید در این زمینه هستید، اما تا زمانی که به باشگاه نروید و ورزش نکنید، برنامه غذایی خود را تغییر ندهید و یا هر اقدام دیگری که فکر می کنید لازم است را انجام ندهید، اکشن نبوده اید و خوب اتفاق خاصی هم نمی افتد و نتیجه ای حاصل نمی شود.  توجه داشته باشید که خیلی وقت ها برنامه های ما در همان مرحله برنامه ریزی باقی می مانند و هرگز عملی نمی شوند. اگر از این موارد زیاد دارید یعنی شما موشن هستید!

اما چه چیز باعث می شود، موشن یا اکشن باشیم؟

همه ما می دانیم که عمل کردن ریسک دارد. ممکن است با شکست همراه باشد که اصلاً برای ما خوشایند نیست. پس ترجیح می دهیم موشن عمل کنیم چون به ما این احساس را می دهد که داریم تلاش می کنیم و مسیر رو به جلو و پیشرفت را طی می کنیم بدون اینکه ریسک کنیم و یا ترس از شکست داشته باشیم. اکثر ما آدمها متخصص این هستیم که شرایط را طوری رقم بزنیم که مورد انتقاد دیگران قرار نگیریم. دلیلش هم این است که از شکست بیزاریم و از انتقاد خوشمان نمی آید، بنابراین تلاشمان را می کنیم تا از موقعیت هایی که ممکن است چنین شرایطی را برای ما ایجاد کند، دوری کنیم. پس این قابل فهم است که چرا اکثر ما آدمها در حالت موشن می مانیم و تمایلی به عمل کردن نداریم. چون می خواهیم شکست احتمالی را به تاخیر بیندازیم. این در حالیست که اکشن ها در زمان هایی که موشن ها دور خودشان می چرخند، گام بر می دارند و رو به جلو حرکت می کنند.

ایده هایی برای تغییر:

قطعاً راهکارهای زیادی برای تغییر وجود دارد و ممکن است برای هر فردی متفاوت باشد. همین که الان با این مسئله آشنا شدید و اگر شما را به فکر فرو برده، این اتفاق خوبیست، اما در اینجا به راهکارهایی اشاره خواهیم کرد که می تواند برای اکثر افراد و یا شاید خود شما هم کمک کننده باشد و شما را به سمت عملگرا بودن سوق دهد.

•  برای کارهایی که باید انجام دهید، برنامه زمانبندی تنظیم کنید.

تنظیم برنامه زمانبندی و تعهد به انجام، به شما کمک می کند تا عملگرا تر باشید. مثلاً زمانی که شما برنامه ریزی می کنید و با خودتان عهد می کنید که در روزهای شنبه، دوشنبه و پنج شنبه هر هفته، یک برنامه پیاده روی داشته باشید و آن را مکتوب می کنید و حتی پس از انجام دادن اینکار، مقابل آن تیک می زنید، این یعنی شما علاوه بر برنامه ریزی عمل کرده اید و هیچ چیز لذت بخش تر از زدن تیک انجام فعالیتی که به خودتان قول انجامش را داده بودید، نیست. حتماً امتحان کنید و این احساس خوب را به خود هدیه بدهید!

• برای کاهایی که باید انجام دهید، تاریخ تعیین کنید تا شما را از موشن به اکشن تبدیل نماید.

دقت داشته باشید که برای برخی اهداف، صرفاً تنظیم برنامه روزانه و هفتگی کفایت نمی کند. منظور هدف هایی هستند که گاهاً خیلی بزرگ هستند و بعضاً تنها یک بار انجام می شوند و برای دستیابی به آنها نیاز دارید مجموعه ای از اقدامات را انجام دهید و نتیجه این اقدامات نهایتاً شما را به آن هدف خواهد رساند. مثلاً زمانی که شما می خواهید یک کتاب جدید بنویسید و یا قصد دارید که یک پروژه مانند پروژه پایانامه تان را تمام کرده و تحویل دهید و یا اینکه تصمیم گرفته اید 5 کتاب جدید بخوانید. همه اینها ممکن است نیازمند این باشد که برنامه ریزی های مختلفی برای روزها و هفته های آتی انجام دهید اما تعیین تاریخ اتمام آنها هم می تواند شما را به عملگرا بودن نزدیک تر نماید.

اگر احساس می کنید که اعلام این تاریخ به دیگران می تواند جنبه تشویقی برای شما داشته باشد و شما را به حرکت وادارد، حتماً این کار را انجام دهید اما اگر طبق تجربیات قبلیتان فکر می کنید اعلام آن به دیگران و عمومی کردن آن برای شما نتیجه بخش نیست این کار را نکنید. چراکه بر اساس اصول روانشناسی، بر ملا کردن هدف و گفتن آن به دیگران و گرفتن تشویق ها و بازخوردهای آنها می تواند این پیام را به مغز ما مخابره کند و این احساس را در ما بوجود آورد که کار تمام شده و ما به موفقیت رسیده ایم و بنابراین تلاش کمتری می کنیم و به نتیجه نمی رسیم. این را به خوبی می توانید طبق تجربیات قبلی خود تشخیص دهید و گفتن و یا نگفتن هدفتان را خود تعیین کنید.

در پایان باز هم از شما می خواهیم که بر اهداف و نحوه ی عملکرد خود نظری بیندازید، اگر تنها ایده و هدف دارید و هیچ اقدامی برای آن صورت نداده اید، این یعنی در حالت موشن قرار دارید و باید هرچه سریعتر برای هدف مورد نظرتان اولین قدم ها را بردارید و در حالت اکشن قرار گیرید تا به نتایج دلخواهتان دست یابید.