سلآموز بیاموز تا سالم باشی

شاید شما هم درگیر یک رابطه ی عاطفی باشید که در این رابطه همه چیز آنطور که شما می خواهید پیش نمی رود. شاید تردید دارید که در این رابطه بمانید یا رهایش کنید. شاید هم در شرایطی هستید که رابطه تان خوب است، اما ایده آل شما نیست. در این مقاله می خواهیم نگاهی بیندازیم به سه ضلع یک رابطه عاطفی که توسط استرنبرگ مطرح شده و از این دریچه جوانب مختلف یک رابطه عاطفی را بررسی کنیم. این نظریه برای شناخت نقاط ضعف و یا قوت یک رابطه عاطفی و همچنین برای رفع و یا تقویت آنها کمک کننده است.

سه ضلع یک رابطه عاطفی از نظر استرنبرگ شامل صمیمت و نزدیکی، شور و شوق و تعهد می شود و یک رابطه‌ی عاطفی زمانی ایده آل و سالم است که رنگ و بویی از هر سه عامل در آن وجود داشته باشد. صمیمیت باعث ایجاد یک پیوند و احساس نزدیکی در رابطه می شود، به طوریکه شما در کنار طرف مقابلتان احساس خوبی دارید، خصوصی ترین حرفها و افکارتان را با او در میان می گذارید، با او در و دل می کنید، با او شاد هستید و با هم کلی خاطرات مشترک ساخته اید. شور و شوق هم همان جاذبه و رغبت داشتن به طرف مقابلتان است که می‌تواند در اثر زیبایی یا جذابیت او در نظر شما، ایجاد شود و از آن می توان به عنوان آرزوی وصال هم یاد کرد. تعهد اما نوعی الزام است. الزام برای حفظ یک رابطه. زمانی ایجاد می شود که به هر دلیلی مانند فشارهای اجتماعی و یا برای پایبند بودن به مسایل اخلاقی، جدایی در یک رابطه را صلاح نمی دانید و ترجیح می دهید در یک رابطه باقی بمانید، حتی اگر از صمیمیت و یا شور و شوق در آن خبری نباشد.

اینکه یک رابطه چقدر عاشقانه و ایده آل است، بستگی به مجموع این سه عامل دارد. البته سهم هر کدام از این عوامل در یک رابطه ایده آل ممکن است در طی زمان تغییر کند که طبیعی هم هست، اما حذف نمی شود.  مثلاً در ابتدای یک رابطه عاطفی ممکن است شور و شوق خیلی زیاد باشد، طوری که با دیدن و یا شنیدن صدای طرف مقابلتان، قلبتان تندتر بزند، نفستان به شماره بیفتد، اما با گذشت زمان ممکن است به تدریج آتش این عشق فروکش کند. صمیمت و و تعهد هم به همین صورت، می تواند در طی زمان دستخوش تغییراتی شود.

 اما مهمترین نکته آن است که این عوامل قابل تبدیل شدن به یکدیگر نیستند و شما نمی توانید نبود یکی را با دیگری پر کنید. مثلاً اگر درگیر رابطه ای هستید که شور و اشتیاق در آن زیاد است و شیفته ی ظاهر طرف مقابلتان شده اید ولی مرتب با همدیگر چالش دارید و همچنان این رابطه را ادامه می دهید چون فکر می کنید زمان این اختلاف نظرات را حل خواهد کرد، این بدان معناست که می خواهید خلاً صمیمیت و نزدیکی را با شور و شوق پر کنید. اگر در رابطه ای هستید که خبری از صمیمیت و نزدیکی و یا حتی شور و شوق نیست و فکر می کنید با رسمی کردن رابطه و یا بچه دار شدن می توانید زخم های رابطه تان را التیام دهید و زنجیر رابطه را محکم کنید، باز هم دارید فاصله و خلا ناشی از نبود این دو عامل را با ریسمان تعهد پر می کنید که با اینکار نه تنها مشکلی حل نمی شود، بلکه خلاً و حفره ایجاد شده در رابطه تان را بیشتر هم خواهید کرد. چراکه باز هم یادآور می شویم که هیچ کدام از این عوامل قابل تبدیل شدن به یکدیگر نیستند.

در نهایت اگر در رابطه ای هستید که دچار مشکل شده و حالتان با هم خوب نیست، یک بررسی دقیق انجام دهید، رابطه تان را کالبدشکافی کنید و مشخص کنید که کدامیک از این سه ضلع آسیب دیده است. خیلی وقت ها مشکلات در روابط خیلی بزرگ و عجیب و غریب نیستند و اتفاقاً می توان آنها را برطرف کرد، به شرطی که درست و البته به موقع تشخیص داده شوند.