7 عادتی که بر فعالیت مغز و فرایند های شناختی ما تأثیر می گذارند!
-
نویسنده: لیلا شیخ حسین پور
- نظرات: 6
- بازدید ها: 1240
- تاریخ : 1397/06/13
در ماه جولای سال جاری، تحقیقاتی در مورد رابطهی بین شناخت (عملکردهای شناختی) و عادات روزانهی افراد مثل میزان مصرف کردن آب، استفاده از ابزارهای دیجیتال و بستن کراوات، صورت گرفت که نتایج جالبی برای محققان به دنبال داشت.
شاید شما از افرادی باشید که در طول روز مقدار کمی آب میل میکنید و یا برای شرکت در مکانهای رسمی عادت به بستن کراوات دارید و یا اینکه فردی مضطرب هستید و زیاد دچارِ استرس میشوید. معمولاً در نگاهِ اول هر یک از این امور، ساده و جزئی بنظر میرسد اما برخلافِ انتظار، این موارد بر فعالیتهای مغزی و در نتیجه رفتارهای ما در رابطه با محیطِ پیرامون نقشِ مهمی دارند.
کمآبی بدن (دهیدراسیون)
- کمآبیِ بدن حتی به مقدارِ اندک، بر عملکردهای شناختی فرد مؤثر است. محققان پس از تجزیه و تحلیلِ نتایجِ بدست آمده، به این نکته دست یافتند که سطوحِ مختلف کمآبیِ بدن بر روی فعالیت مغز و عملکردهای شناختیِ افراد تأثیر گذار است. به عنوان مثال؛ شخصی که دچار کمآبی شده، دقتِ عملِ لازم برای انجام کارها را ندارد و در مواردِ شدیدتر، در انجام امور ضعیفتر عمل میکند.
- در واقع فرد به علتِ کاهش توانایی شناختی، در معرضِ آسیبِ احتمالیِ بیشتری قرار دارد به عنوان مثال؛ فعالیتهایی مانند محاسباتِ ریاضی و استدلال کردن که نیازمندِ دقتِ بیشتری هستند با کمآبیِ بیش از 2 درصد از وزن بدن، دچار مشکل میشوند. بنابراین هرچه کمآبیِ بدن بیشتر باشد، ضعف فرد در انجام فعالیتهای کاری، مدرسه و تفریحی نیز بیشتر میشود. به گفتهی یکی از پژوهشگران به نام میندی میلارد، فعالیتهایی مانند حضور در یک جلسهی کاری، رانندگی کردن و حضور داشتن در شغلهایی که نیازمندِ توجه و تمرکز هستند، تحت تاثیرِ کمآبیِ بدن قرار دارند.
کراوات
- جالب است بدانید که بستن کراوات، جریان خون به سمت مغز را تا حدود 7 درصد کاهش میدهد. یک تیمِ پژوهشگر برای بررسیِ جریان خون به مغز، دو گروه از افراد را تحت اِم آر آی قرار دادند. گروهِ اول؛ کراوات خود را محکم بسته بودند و گروه دوم؛ از کراوات استفاده نکرده بودند. در گروه اول جریان خون به سمت مغز کاهش یافت اما در گروه دوم این مورد مشاهده نشد. اینکه آیا این میزان کاهش جریان خون به مغز بر عملکرد شناختی فرد تاثیر میگذارد، مشخص نیست اما آقایانی که از این بابت نگران هست بهتر است که کراوات خود را آزادتر ببندند.
وسایلِ ارتباطی
- امروزه تلفنهای همراه به عنوان عاملی مزاحم در کلاسهای درسی محسوب میشوند و اکنون بواسطهی تحقیقات انجام شده توسط پژوهشگران، قانونِ ممنوعیتِ استفاده از آنها در کلاسهای درسی توسط دانش آموزان حمایت میشود.
محققان در دانشگاه راتگرز برای بررسی تأثیر تلفن همراه بر فرایند یادگیری، پژوهشی طراحی کردند. این پژوهش 118 نفر شرکت کننده داشت که همگی دانشجوی رشتهی روانشناسیِ شناختی در دانشگاه راتگرز بودند. افراد شرکت کننده به دو گروه تقسیم شدند، نیمی از آنها اجازه داشتند در ساعاتِ درسی از تلفن همراه استفاده کنند، اما گروهِ دیگر نباید از تلفنِ همراه و تبلت استفاده میکردند.
نمرات هر دو گروه در طولِ نیمسالِ تحصیلی بررسی شد و پژوهشگران در نهایت به این نتیجه رسیدند؛ نمرات گروهی که از تلفن همراه خود استفاده نمیکردند، نسبت به بقیه حدود 5% بیشتر بود. این نتایج هشدار و زنگ خطری است برای دانش آموزان و دانشجویانی که عادت به استفاده از وسایل ارتباطی به هنگام حضور در کلاسهای درسی دارند. یکی از این نکات منفی این است که تلفن همراه، تبلت و لپ تاپ به راحتی سبب حواسپرتی و از بین رفتن تمرکز در فرد میشود که بر یادگیری، تأثیر مخربی دارند.
طبق گفتهی یکی از روانشناسان، اگر دبیران و اساتید اثراتِ منفیِ استفاده از این وسایل را به دانشآموزان گوشزد کنند، قطعاً دانشآموزان آگاهیِ بیشتری نسبت به این موضوع پیدا میکنند و استفادهی خود را محدود میکنند. البته در ابتدا دبیران نباید خودشان در ساعت کلاسهای درسی از تلفن همراه خود استفاده کنند تا الگویی برای دانشآموزان باشند. برخی معتقدند که استفاده از وسایل ارتباطی نه تنها در کلاسِ درس، بلکه در محل کار و منزل هم بر حافظه تأثیر منفی دارد و در نتیجه کیفیت زندگی و فعالیتهای فرد را به طور منفی تحت شعاع قرار میدهد.
خواب
- یکی دیگر از مواردی که بر "شناخت" تاثیر چشمگیری دارد، کیفیتِ خواب ما است. نداشتن خواب کافی به طور مزمن و به شکل قابل توجهی سبب افت کارکردهای مغزی میشود. حتی اگر نتوانیم به مدت یک شب و یا دو شب خواب کافی داشته باشیم، در طول روز شاهدِ میزانِ کاهشِ دقت و تمرکز خود میشویم.
طی یک پژوهش که سالِ گذشته انجام شد، سلولهای مغزی و فرایندهای شناختی مورد بررسی قرار گرفتند. شرکتکنندهها به مدت یک شب در معرض بیخوابی بودند. پس از بررسیِ نتایج، مشخص شد که سرعت سلولهای مغزی در پاسخ به محرک کاهش یافته و در فرآیند پاسخ به محرک نسبت به حالت عادی بینظمی هایی بوجود آمده است. در صورتی که اگر فرد دچار کم خوابی نباشد، درحالت عادی این اختلالات در کارکردهای مغزی او ایجاد نمیشوند. کم خوابی برای یک مدتِ طولانی علاوه بر کاهش کارکردهای مغزی، باعث اختلال در خاطره سازی هم میشود.
شاید تصور کنید که خوابیدن یک فرایند بسیار ساده است اما سلولهای مغزی در زمان خواب، فعالیتهای زیادی انجام میدهند. برای مثال پیامهای لازم را دریافت و تقویت میکنند.
بیشتر مردم براساس تجربهی شخصی نسبت به این مسئله آگاهی دارند که کمبود خواب میتواند تأثیر جدی بر کیفیت تمرکز، فکر کردن، استدلال کردن و تصمیم گیری افراد داشته باشد، که البته پژوهشهای علمی نیز این موارد را تأیید میکنند.
استرس مزمن
- استرس همانند بیخوابی، تأثیراتی منفی برفعالیتهای بدن دارد، به ویژه استرس مزمن که به عنوان عامل مؤثری بر تواناییهای ذهنی شناخته شده است. هورمون کورتیزول که در زمانِ استرس ترشح میشود، عامل ایجاد پاسخهای التهابی در بدن است و التهابِ بوجود آمده، به سلولهای بدن آسیب میرساند. این آسیبها بر حافظهی فرد، قدرت تصمیمگیری، هماهنگیِ بینِ چشم و دست وهمچنین اندازهی مغز مؤثر است.
شاید ما قادر به حذف اتفاقات استرسزا در زندگی نباشیم، اما حداقل میتوانیم میزان استرس خود را کنترل کنیم و به واکنش های خود نسبت به اتفاقات مسلط باشیم. برای مثال میتوان با انجام تمرینات ورزشی، یوگا و مراقبه، فشارهای عصبی و استرسهای روزمره را به حداقل رساند.
قند
- قند ها یکی از انواع موادی هستند که بر سلامت رفتاری و عصبی ما تاثیر منفی دارند. بنظر میرسد که قند در مغز تا حدودی کاربردی مانند دارو داشته باشد. چند سال پیش برای بررسی تأثیر قند بر عملکردهای شناختی، آزمایشی صورت گرفت. طی این آزمایش حافظهی موشها با آب قند و آب به تنهایی مقایسه شد و نتایج نشان داد که مصرف آب قند باعث کاهش حافظه در موش ها می گردد. نکتهی جالبِ توجه دیگر آن بود که تعدادی از آنها که همراه آب قند، با امگا 3 نیز تغذیه میشدند، عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشتند. احتمالاً به این دلیل است که امگا 3 تأثیرات منفی قند بر فرایندهای مغزی را کاهش میدهد.
فقدان روابط اجتماعی
- داشتن روابط اجتماعی و حضور در بین افراد و نقطهی مقابل آن، تنهایی، مواردی هستند که بر عملکردهای شناختی، تأثیر عمده دارند. حضور در اجتماع در درازمدت به بهداشت روانی کمک میکند. در مقابل، تنهایی و گوشهگیری، قدرت شناختی فرد را تضعیف میکند. این موضوع در افراد بزرگسال بیشتر قابل مشاهده است، اما دلیل این امر به طور واضح مشخص نیست.
درکلام آخر باید گفت؛ مواردی که نام برده شد، تعدادِ محدودی از چیزهایی است که بر عملکردهای شناختی ما مؤثر هستند. برخی از این عوامل قابل تغییر بوده و برخی دیگر غیر قابل تغییرند. مثلاً استرسهایی که در اثر مشکلات مالی و شغلی برای افراد ایجاد میشود، از عمده مواردی هستند که امروزه رایج بوده و بر اساس مطالعات می تواند عملکردهای شناختی و حتی سطح آی کیوی افراد را تحت تاثیر قرار دهد. چراکه قرار گرفتن در شرایطِ سختِ مالی و اقتصادی، استرسِ شخص را چند برابر میکند و باعث تضعیف اعتماد بنفس وی می گردد. بنبراین به نظر می رسد ایجاد تغییراتی کوچک در رژیم غذایی، خواب کافی و تمامی مواردی که در بالا اشاره شد، می تواند فرایندهای شناختی و مغزی ما را بهبود بخشد و بنابراین ارزش تغییر را دارند.
منبع: forbes