سلآموز بیاموز تا سالم باشی

سلاموز

آیا شما از لحاظ عاطفی سالم هستید؟


حتماً می‌دانید که سلامتی ابعاد مختلفی دارد و ملموس ترین این ابعاد که معمولاً خیلی ساده از وضعیت آن آگاه می‌شویم بعد جسمانی سلامت است. کمی تغییر در درجه حرارت بدن، احساس خستگی یا کوفتگی، سرفه و عطسه کردن و... می‌توانند نشانه‌هایی از تغییر در وضعیت سلامت جسمانی ما باشند.

 

 

دانشمندان حوزه سلامت معتقد هستند که سلامت تنها محدود به بعد جسمانی نمی شود و جنبه هایی نظیر بعد روانی، معنوی، اجتماعی و عاطفی را در این خصوص معرفی کرده‌اند. داشتن سطح سلامت بهینه مستلزم وضعیت خوب و عالی در همه‌ی ابعاد سلامتیست. در این مقاله شما را با بعد عاطفی سلامت بیشتر آشنا می‌کنیم. سلامت عاطفی در واقع حس کردن رویدادها و وقایع در لحظه‌ی حال است. تجربه کردن دنیا به شکل دست اول و بی‌ واسطه، نه آنکه وقتی بعداً درباره‌اش فکر کنید بفهمید که چه چیزهایی را تجربه کرده‌اید.

 

 

خیلی از اوقات در طول شبانه روز (تقریباً در تمام طول مدت بیداری) ذهن ما آدمها درگیر افکار متعدد است و به همین خاطر بسیار پیش می‌آید که به جای حضور در لحظه‌ی حال و تجربه‌ی جریان زندگی در همین لحظه، درگیر وقایع گذشته و یا در اندیشه‌ی احتمالات آینده باشیم و اینگونه زمان حال که با ارزشترین داشته‌ی ما در تمام زندگیست را از دست می‌دهیم. کسانی که از سلامت عاطفی خوبی برخوردار هستند برای داشتن تجربه‌ی ناب‌ تری از زندگی، فعالانه تلاش می کنند تا هوشیاری خود را متمرکز بر لحظه‌ی حال نگاه دارند و جریان زندگی را همانگونه که هست تجربه کنند.

 

 

یکی دیگر از جنبه‌های سلامت عاطفی "دوست داشتن خود" است. بدان مفهوم که نمی‌خواهید جای کس دیگری باشید و هم‌ اینکه به دیگرانی که شبیه به شما نیستند به دیده تحقیر نمی‌ نگرید. می‌دانید چه احساس و فکری دارید، حتی گاهی هم می‌دانید که نمی‌دانید.

 

 

 

کسانی که سلامت عاطفی مطلوبی دارند توأمان برای خود و دیگران احترام قائلند.

 

سلامت عاطفی بهینه را می‌توان در انسانهایی یافت که اصول اخلاقی منسجمی دارند که بر مبنای عقلانیت شکل گرفته است. اگر پیش از قضاوت کردن درباره‌ی هرآنچه با آن مواجه می‌شوید، یک مشاهده‌ گر خوب هستید و سعی می کنید کمتر مسائل را داوری کنید، شما هم از سلامت عاطفی خوبی برخوردارید.

 

 

البته به یاد داشته باشید که سلامت عاطفی داشتن، هیچ ربطی به هوش، جذابیت و یا بلند پروازی ندارد. در واقع حتی ممکن است که افراد موفق و پرآوازه، کمتر از دیگران سلامت عاطفی داشته باشند.

 

بیشتر ما از لحاظ عاطفی سالم به دنیا می‌آییم. یک کودک دقیقاً می‌داند که کیست. بیشتر کودکان نوپا وقتی احساس امنیت می‌کنند، به شکلی خودجوش شاد و خوشحالند. چالش‌های سلامت عاطفی معمولاً وقتی کودکان به مدرسه می‌روند، به ویژه بین هفت تا نه سالگی کم کم به چشم می‌آیند. آنها وقتی برای حضور در جمع و مقایسه خود با دیگران تحت فشار قرار می‌گیرند، دیگر می‌توان گفت که روز به روز عادی‌تر است که سلامت عاطفی نداشته باشند.

 

 

به طور کلی افرادی که از لحاظ عاطفی کاملاً سالم باشند، به راستی خیلی نادرند، اما این را می‌توان تضمین کرد که هر آدمی با کسب دانش و اطلاعات درست می تواند از لحاظ عاطفی سالم‌ تر شود.

 

عناصر کلیدی سلامت عاطفی در کتاب "چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم" به قلم "الیور جیمز" تحت پنج عنوان به شرح زیر دسته بندی شده و بررسی می‌شوند:

 

  • بینش آفرینی: اینکه بتوانیم با نگاه به گذشته دریابیم که چرا به شیوه‌ای خاص فکر، احساس و عمل می‌کنیم.

 

  • زندگی در زمان حال: اینکه بتوانیم حسی قدرتمند از خودمان داشته باشیم، هویت‌ مان در مالکیت خودمان باشد و به جای نقش بازی کردن، واقعا در لحظه و در حال زندگی کنیم.

 

  • روابط سیال و دوسویه: اینکه بتوانیم هوشمندانه و زیرکانه و به شکلی قاطع، آزادانه و راحت با دیگران تعامل داشته باشیم، نه اینکه سعی کنیم بر آنها تسلط یابیم یا منفعلانه رفتار کنیم.

 

  • اصالت: اینکه بتوانیم با ارزش‌هایی زندگی کنیم که واقعا درکشان می‌کنیم و به آنها اعتقاد داریم، نه با ارزش‌هایی که چشم بسته پذیرفته‌ایم. زندگی با ارزش‌های واقعی اغلب در نگرش ما به کار و حرفه‌ مان، نمود می‌یابد.

 

  • بازیگوشی و سرزندگی: اینکه بتوانیم در زندگی شاد و بشاش باشیم و بدانیم باید از آن لذت ببریم.
19
درباره نویسنده
دکتری تخصصی آموزش و ارتقاء سلامت/ فلوشیپ یادگیری الکترونیک/ عضو هیئت علمی دانشگاه/ همبنیانگذار سلاموز

نظرات
ثبت نظر

  • سپیده سرطاوی دوشنبه 18 تیر 1397
    • پاسخ
    • 0
    • 1

    سلام. "تجربه کردن دنیا به شکل دست اول و بی‌ واسطه، نه آنکه وقتی بعداً درباره‌اش فکر کنید بفهمید که چه چیزهایی را تجربه کرده‌اید." این جمله جالب بود. منظورتون اینه افرادی که از لحاظ سلامت عاطفی قابل قبول هستن، همیشه در لحظه می دونن که داره چی بهشون میگذره؟

    ارسال بستن

    نویسنده
    دکتر همام الدین جوادزاده دوشنبه 18 تیر 1397
    • 0
    • 1

    سلام، دقیقاً منظور همینه. درواقع رهایی از نجواهای ذهنی که یا در حال ورق زدن خاطرات گذشته هستند و یا در حال بیم و امید آینده به ما کمک می‌کنه که کیفیات لحظه‌ی بی‌بدیل حال رو شفافتر درک کنیم. اینطوری انسان می‌تونه از شادی ناب بهره‌مند بشه.

  • سيده راحله em چهارشنبه 28 آبان 1399
    • پاسخ
    • 0
    • 0

    جناب دكتر مسلما اگر در حال زندگي كنيم ايده آل هست، ولي اگر يادآوري گذشته با خاطرات خوبش باعث بشه كه حال امروزت كه شايد خوب نباشه، با بخاطر آوردن خاطرات گذشته بهتر بشه، آيا باز هم نبايد به گذشته فكر كنيم؟ دنياي اين روزها همراه با اتفاقات مختلف ناگوار بيشتري هست كه شايد توي ذهن با اتفاقات مشابه درزندگي گذشته مقايسه اي انجام بدي و از يادآوري گذشته خوب حالت خوب بشه.بنظرتون اين هم خوب نيست؟ و باز هم اولويت در حال بودن هست؟ برام پيش مياد كه در موضوعي در طول روز ياد اتفاقي بسيار خوب در گذشته مي افتم كه حتي مرورش در ذهن باعث بهتر شدن حالم ميشه و خاطرات خوبي رو برام زنده ميكنه. گله از حال نيست، ولي خوب گذشته بهتري در بعضي مواقع وجود داشته. حتي اين هم توصيه نميشه؟

    ارسال بستن

salamooz loading ...